تفکر شیعى از دوران رسالت آغاز شده و در نخستین روزهاى پس از رحلت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله درباره مسئله خلافت و امامت، به صورت یک مذهب خاص اعتقادى در جهان اسلام ظاهر گردید. ولى در برخى از کتب تاریخ و ملل و نحل، تاریخ و پیدایش مذهب شیعه، در زمان خلافت عثمان بن عفان دانسته شده، و پدیدآورنده آن، عبد الله بن سبا به شمار آمده است.
اساس این نظریه به فردى به نام سیف بن عمر در قرن دوم هجرى باز مىگردد، و پس از وى برخى از متاخرین از نویسندگان اهل سنت و مستشرقین آن را ترویج کردهاند و حاصل آن این است: از تشیع در زمان رسول خدا صلى الله علیه و آله و خلافتشیخین نشان و اثرى نبود، تا آنکه در زمان خلیفه سوم فردى به نام عبد الله بن سبا که در آغاز یهودى بود و سپس اظهار اسلام نمود، مسلمانان را به بیعتبا على بن ابى طالب علیهالسلام دعوت کرد، و شایستهتر بودن او را به امر خلافت مطرح ساخت، و عدهاى از مسلمانان نیز از او پیروى کردند و به نام «شیعه على» نامیده شدند. (1)
نقد و بررسى
این نظریه از سوى عدهاى از محققان شیعه و اهل سنت و نیز برخى از مستشرقین مورد نقد قرار گرفته است که چند نمونه را یادآور مىشویم:
علامه امینى
وى در نقد این نظریه مىگوید: لازم است در این باره راه حزم و احتیاط را برگزینیم، و مقام مسلمانان صدر اسلام را بالاتر از این بدانیم که فردى یهودى از صنعا که به دروغ اظهار اسلام کرده، آنان را بفریبد، به گونهاى که مردم و سیاستمداران و متصدیان امر حکومت همگى تسلیم مکر و نیرنگ او شوند و او به گونهاى که خود مىپسندد عقاید مسلمانان را به بازى بگیرد، اینها نه مورد قبول عقل است و نه ارزش تاریخى دارد. (2)
طه حسین
طه حسین پس از تحلیل و بررسى داستان مربوط به عبد الله بن سبا او را فردى خیالى و حکایت وى را ساخته و پرداخته دشمنان شیعه دانسته است. دلایل وى بر این مدعا چنین است:
1- همه مورخان معتبر اسلامى داستان او را نقل نکردهاند.
2- اساس این داستان از سیف بن عمر است که در دروغ پردازى و حدیثسازى او شکى نیست.
3- کارهایى که به عبد الله بن سبا نسبت داده شده، از قبیل معجزه است، و از یک فرد عادى ساخته نیست، مگر آنکه مسلمانان را در نهایتبلاهت و ساده لوحى بدانیم.
4- با قبول چنین داستانى، سکوت خلیفه (عثمان) و کارگزاران او در برابر آن قابل توجیه نخواهد بود، در حالى که او با کسانى چون محمد بن ابى حذیفه و محمد بن ابى بکر و عمار و دیگران با شدت برخورد مىکرد.
5- از فردى به نام عبد الله بن سبا در جنگ صفین و جمل اثر و نشانى یافت نمىشود. (3)
برنارد لوئیس
عدهاى از مستشرقین نیز نظریه مزبور را بى اساس دانستهاند. برنارد لوئیس (4) ضمن بىپایه دانستن آن، دیدگاه «ولهوزن» (5) و «فرید لیندر» (6) را در این باره یاد آور شده که پس از نقد و بررسى مصادر به این نتیجه رسیدهاند که داستان عبد الله بن سبا ساخته و پرداخته متاخرین است. (7)
کاشف الغطاء
آیة الله شیخ محمد حسین کاشف الغطاء در رد داستان عبد الله بن سبا مىگوید:«کتب شیعه به اتفاق، عبد الله بن سبا را لعن کرده و از او تبرى جستهاند و عادىترین تعبیر آنان درباره او این است که وى پلیدتر از آن است که از او یاد شود. (8)
علامه عسکرى
علامه سید مرتضى عسکرى در این باره دستبه تحقیق گسترده و عمیقى زده و ثابت کرده است که مدرک داستان یاد شده، تاریخ طبرى، و راوى آن سیف بن عمر است که به گواهى علماى رجال متهم به جعل حدیث، و زندقه است. و طبعا نمىتوان به روایت وى در این باره استناد نمود. (9)
سخن پایانى
در کتب ملل و نحل از سبئیه (بر وزن نظریه) به عنوان یکى از فرقههاى غلات یاد شده است. چنانکه بغدادى نخستین فرقه از فرقههایى را که منتسب به اسلاماند ولى در حقیقت از فرقههاى اسلامى نیستند، فرقه سبئیه دانسته و درباره آن گفته است: «سبئیه پیروان عبد الله بن سبا هستند که در حق على علیهالسلام غلو کردند، نخست او را پیامبر و سپس خدا خواندند. و جمعى از مردم کوفه دعوت او را پذیرفتند، و هنگامى که خبر آنها به على علیهالسلام داده شد، دستور داد آنان را بسوزانند، ولى چون سوزاندن همه آنها را صلاح ندانست، ابن سبا را به ساباط مداین تبعید کرد، و پس از آنکه امام به شهادت رسید، وى شهادت آن حضرت را انکار کرد و گفت او به سان عیسى بن مریم علیهالسلام به آسمان بالا رفته است و بار دیگر به زمین باز خواهد گشت و از دشمنان خود انتقام خواهد گرفت» . (10) پس بر فرض که عبد الله بن سبا وجود خارجى داشته است، نقش او در حد تاسیس یکى از فرقههاى غلات بوده، و هیچ گونه ارتباطى با مذهب شیعه ندارد. در این صورت قبول سبئیه به عنوان یکى از فرقههایى که در جهان اسلام پدید آمده است، با انکار وجود شخصى به نام عبد الله بن سبا و آنچه درباره وى در زمان خلافت عثمان در مورد پایهگذارى مذهب تشیع از سوى محققان نقل گردید، هیچ گونه منافاتى ندارد.
پىنوشتها:
1- المذاهب الاسلامیة، ابو زهرة، ص 46، نشاة الفکر الفلسفى فى الاسلام، دکتر على سامى النشار، ص 18، السنة و الشیعة، رشید رضا، ص 4- 6.
2- الغدیر، ج 9، ص 220.
3- على و بنوه، ص 98- 100، فصل ابن سبا.
4 -Bernard Lewis.
5 -Wellhausen.
6 -Fried lander.
7- نشاة التشیع، ص 57- 58.
8- اصل الشیعة و اصولها، ص 106.
9- ر. ک: عبد الله بن سبا. تالیف علامه عسکرى. اسد حیدر، نویسنده کتاب «الامام الصادق و المذاهب الاربعة» نیز در جلد سوم کتاب خود تحقیق جامعى در این باره دارد. (ص 456- 493) .
10- الفرق بین الفرق، ص 223- 224.
کتاب:فرق و مذاهب کلامى، ص 39